آیا میتوان تصور کرد که روزی در دستان بشر نسخهء از یک نظریهء منسجم وجود داشته باشد که بتواند از کوچکترین جهان ممکن تا بزرگترین جهان قابل مشاهده، همه چیز را توضیح دهد.
عدهء از دانشمندان دقیقا به دنبال چنین نظریهء هستند و این بزرگترین ماموریت آنها می تواند باشد و البته چنین چیزی با چالش های فراوانی همراست.
قابل ذکر است که در گذشته، انیشتین نیز به ایجاد چنین نظریهء فکر می کرد زیرا او باور داشت ما با استفاده ازعلم، ریاضیات، و مغز خود می توانیم قوانین فزیکی را استنباط کنیم که بتوانند جهان پیرامون ما را به طور کامل توضیح دهند. همچنان با ایجاد نظریهء “همه چیز”، می توانیم آیندهء اکثر رویدادها مانند ادغام شدن کهکشان ها یا حتی انفجار ستارگان را پیش بینی کنیم.
نظریهء “همه چیز” (TOE: Theory of Everything) در واقع یک چارچوب منسجم و حاکم بر ادراک ما از جهان است. یک نسخهء که به باور برخی از دانشمندان، در واقع تلفیق از دو نظریه مهم خواهد بود، نظریه کوانتوم و نظریه نسبیت عام انیشتین. به عبارت دیگر ممکن است نسخه، اولیه از نظریهء همه چیز، اتحاد همه نیرو های طبیعت در یک قالب واحد باشد.
باید در نظر داشت که با وجود پیشرفت های چشمگیر در عرصهٔ علم، هنوز هم نمی توان گفت دانشمندان چقدر ممکن است به ایجاد چنین نظریهء نزدیک شده باشند. به دلیل اینکه مفاهیم خیلی زیادی هستند که تا حال در عمق ناشناخته ها پنهان اند. برای مثال به دو مفهوم مادهء تاریک و انرژی تاریک دقت کنید. این دو اصطلاح همچون اسم شان در معمای تاریک قرار دارند. با این حال عدهء از فزیکدانان باور دارند فهم تدریجی از پدیده های حاکم در جهان، می تواند نسخهء کامل تری از جهان را برای ما ارائه دهد.
حالا بیائید به چالش های سیستماتیک این نظریه دقت کنیم. مثلأ وقتی گفته می شود نظریهء (همه چیز)، همه چیز را توضیح خواهد داد، پرسش که مطرح خواهد شد اینست که منظور از «همه چیز»، تنها یک دنیای فزیکی است؟
چطور ممکن است یک نظریهء واحد برای ادراکات متفاوت انسان ها از جهان، پاسخ ارائه کند. مثلأ چه توضیحی وجود خواهد داشت که یک فرد رنگ سبز را خوش دارد؟ یا چرا به آنچه دیگران نمی بینند اعتقاد دارد؟
از دیگر چالش های فراروی این نظریه، جنگ مداوم مکانیک کوانتومی با نسبیت است. گفته می شود قوانین این دو نظریه همواره در جهت خلاف هم قرار می گیرند زیرا اختلاف میدانی این دو در ساحهء کارکرد آنهاست، به گونهء که نظریهء مکانیک کوانتومی با جهان کوچک و زیراتومی سر و کار دارد ولی نسبیت با جهان بزرگ در سطح مکرو. آنچه راه را برای آشتی این دو نظریه باز می کند، دریافت توضیح برای جاذبهء کوانتومی حلقه ای است که در این نظریه فضا مجموعهء از قطعات ریز کوانتیزه شده تصور شده است. همچنان این نظریه نشان خواهد داد که رفتار فضا-زمان در مقیاس کوانتومی چگونه است.
علاوه بر این نظریه، تئوری ریاضیکی ریسمان نیز وجود دارد که می تواند نسخهء اولیه نظریهء همه چیز را شکل دهد. نظریه ریسمان، جهان را مجموعهء از ارتعاشات ریسمانی تصور نموده و بالاتر از ۱۰ بُعد برای جهان فرض می کند.
در کل اگر بخواهیم یک درک منسجم از موضوع که به آن پرداختیم ارائه بدهیم باید گفت که، آنچه دانشمندان به دنبال آن هستند از نظر برخی از فزیکدانان مشهور همچون کارلو روولی، ممکن است تلاش بیهوده باشد. زیرا به باور آنها افرادی که می خواهند جهان را در یک نسخهء واحد توضیح دهند، در واقع به دنبال گریز از حل کردن یکی یکی معما های کیهان بوده و از سوی هم آنها هرگز نمی توانند برای بسیاری از چرا های دنیای امروزی پاسخ ارائه کنند. مثلا چرا جهان وجود دارد؟ در نتیجه ممکن است این نظریه تنها توصیف معادلاتی جهان فزیکی باشد و بس.
منابع:
https://www.space.com/theory-of-everything-definition.html